خاطره بازی امشب هم شروع شد باز هم با یادت شب را تا صبح بیدارم نمیدانم تا کی و چگونه میتوانم اینگونه زندگی کنم
باز میتوانم بگویم دوستت دارم عاشقت هستم اما این عشق ...
برای چه باید هنوز بعد از سالها به تو فکر کنم؟
روز از پی خیال تو از خانه میروم
شب در سکوت خلوت من خانه میکنی
من مینویسم از تو واز خاطرات تو
پایین خاطرات من امضا نمیکنی
تو بارون که رفتی
شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته رفیق گلوم شد
تو بارون که رفتی دل باغچه پژمرد
تمام وجودم توی آینه خط خورد
هنوز وقتی بارون تو کوچه می باره
دلم غصه داره دلم بی قراره
نه شب عاشقانه است نه رویا قشنگه
دلم بی تو خونه دلم بی تو تنگه
یه شب زیر بارون که چشمم به راهه
می بینم که کوچه پر نور ماهه
تو ماه منی که تو بارون رسیدی
امید منی تو شب نا امیدی
تو بارون که رفتی
شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته
رفیق گلوم شد
تو بارون که
رفتی دل باغچه پژمرد
تمام وجودم توی آینه خط خورد
هنوز وقتی بارون تو کوچه می باره
دلم غصه داره دلم بی قراره
نه شب عاشقانه است نه رویا،قشنگه
دلم بی تو خونه دلم بی تو تنگه
یه شب زیر بارون که چشمم به راهه
می بینم که کوچه پر نور ماهه
تو ماه منی که تو بارون رسیدی
هوای گریه دارم تو این شب بی پناه
دنبال تو میگردم دنبال یه تکیه گاه
دنبال اون دلی که تنهایی رو میشناسه
دستای عاشق من لبریز التماسه
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
سکوت شیشه ایم رو صدای تو میشکنه
تو آسمون عشقم شعر تو پر میزنه
با تو دل سیاهم به رنگ آسمونه
تو بغض من میشکنن شعرای عاشقونه
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
سکوت شیشه ایم رو صدای تو میشکنه
تو آسمون شعرم عشق تو پر میزنه
با تو دل سیاهم به رنگ آسمونه
تو بغض من میشکنن شعرای عاشقونه
هزارو یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
آسمان چشم او آیینه کیست
آن که چون آیینه با من روبرو بود
درد و نفرین درد و نفرین بر سفر باد
سرنوشت این جدایی دست او بود
آه. . .
گریه مگن که سرنوشت
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دلهای ما
با غم هم آشنا کرد
با غم هم آشنا کرد
چهره اش آیینه کیست
آن که با من روبرو بود
درد ونفرین بر سفر
این گناه از دست او بود
این گناه از دست او بود
ای شکسته خاطر من
روزگارت شادمان باد
ای درخت پر گل من
نو بهارت ارغوان باد
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
آنچه کردی با دل من
قصه سنگ و سبو بود
من گلی پژمرده بودم
گر تو را صد رنگ و بو بود
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من
سنگ قبر آرزو بود
سنگ قبر آرزو بود
ای شکسته خاطر من
روزگارت شادمان باد
ای درخت پر گل من
نو بهارت ارغوان باد
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من
آه ای صبا . . .
چون تو مدهوشم من
خرابی و خراباتی همه شب زنده دار امشب
همه عاشق همه مجنون
به مستی بیقرار امشب
بیا ای سوته دل ساقی
به مستی بی ملالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن
بیادش باده مینوشم
که با دردش هم آغوشم
به یک جرعه به صد جرعه
نشد دردش فراموشم
بگو ای مهربون ساقی
به اون نا مهربون یارم
به حق حرمت مستی
بیاد امشب به دیدارم
بیا ای سوته دل ساقی
به مستی بی ملالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن
غریبی موند و تنهایی
از این غربت دلم تنگه
بیا ساقی پناهم ده
که سقف آسمون سنگه
مبادا ای رفیق امشب
نگیری ساغر از ساقی
نمیدونی چه کوتاهه
شب مستی و مشتاقی
خدایا درد عشق امشب
تو قلبم آشیون کرده
به می محتاج محتاجم
که می درمون هر درده
آآآ …..
بیا ای سوته دل ساقی
به مستی بی ملالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن
بیادش باده مینوشم
که با دردش هم آغوشم
به یک جرعه به صد جرعه
نشد دردش فراموشم
بگو ای مهربون ساقی
به اون نا مهربون یارم
به حق حرمت مستی
بیاد امشب به دیدارم
بیا ای سوته دل ساقی
به مستی بی ملالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن
بیا ای سوته دل ساقی
به مستی بی ملالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن
بیا ای سوته دل ساقی
به مستی بی ملالم کن
خدایا امشب این می را
حلالم کن حلالم کن