ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمیکنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
به خدا که جرعهای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را
بگو که گل نفرستد کسی به خانه ی من
که عطر یاد تو پر کرده آشیانه ی من
تو چلچراغ سعادت فروز بخت منی
به جای ماه
به جای ماه ، تو پرتو فشان به خانه ی من
عزیزم ، عزیزم
به شوق روی تو ، من زنده ام ، خدا داند
به شوق روی تو ، من زنده ام ، خدا داند
برای زیستن
برای زیستن اینک تویی بهانه ی من
عزیزم ، عزیزم
صدام کن ای صداقت پیشه ، بی بی گل عتیقه
تمام دلخوشیم اینه ، که دل با تو رفیقه
صدام کن ای هوای تازه ، ای عطر رمنده
هوا پر شه ، پر از پرهای رنگی پرنده
بزن بارون ، بزن خیسم کن ، آبم کن ، ترم کن
کمک کن تازه بارون ، من غریبم ، پرپرم کن
بزن آتیش به جونم ، شعله کن ، خاکسترم کن
بذار سر روی دوشم ، سایه ات رو تاج سرم کن
صدام کن ای صداقت پیشه ، بی بی گل عتیقه
تمام دلخوشیم اینه ، که دل با تو رفیقه
تو عاشق پیشه ای ، همیشه ای ، محشر به پا کن
منو عاشق ترین آواره ی عالم صدا کن
من از مکتب سراغ قبله ی عشق رو گرفتم
تو این جا تا ابد از عشق ، مردن رو بنا کن