مشق عشق

دل نوشته

مشق عشق

دل نوشته

باز سحر اومد

خدایا هر که با من آشنا شد
نمی دونم چرا از من جدا شد
روز اول که اومد با وفا بود
وقتی نازش کشیدم بی وفا شد
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد
گلی دارم به گلزار زمونه
که در زیبایی و خوبی نشونه
بگوییدش نرنجونه دلم را
که آقم بدتر از باد خزونه
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد
خدایا هر که با من آشنا شد
نمی دونم چرا از من جدا شد
روز اول که اومد با وفا بود
وقتی نازش کشیدم بی وفا شد
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد
گلی دارم به گلزار زمونه
که در زیبایی و خوبی نشونه
بگوییدش نرنجونه دلم را
که آقم بدتر از باد خزونه
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد
باز سحر اومد، آفتاب در اومد
با خنده ی گل، شب به سر اومد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد