ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
فاش میگویم و از گفته خود دل شادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگری یاد نداد استادم
تا شدم حلقه به گوشه در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
چند مدت پیش در چنین روزی هم دیگرو دیدیم از چهره هم خوشمون اومد و در لحظاتی که باهم حرف زدیم به تفاهمات زندگی رسیدیم پس از گذشت 2روز خانواده ها مراسم خاستگاری را فراهم کردند و بعد از چند روز مراسم نامزدی و مشاوره....
قرار خرید عروسی و برگذاری مراسم را گذاشتیم در این زمان بود که تازه فهمیدم با وجود این که دستش در دستم است ولی فکرش و رویایش در جای دیگری سیر میکند. بهانه های الکی که برای رد کردن من لازم بود رو به میان آورد و آخر کار دیدم...
با دو چشم خوشتن دیدم که جانم می رود....